ژاک و اربابش
مقدمه مطالعه کتاب ژاک و اربابش:
ژاک و اربابش-میلان کوندِرا زاده ۱ آوریل ۱۹۲۹ در برنو، چکسلواکی نویسنده اهل چک است . که از سال ۱۹۷۵ (میلادی) به فرانسه تبعید شد .
در سال ۱۹۸۱ (میلادی) به تابعیت آن کشور درآمد. او خود را نویسندهای فرانسوی میداند . پس از نوشتن جاودانگی به زبان چکی در دهه ۱۹۹۰ (میلادی) کوشش و دقت میکند . که واسطه مترجم را حذف کند .
مستقیماً به فرانسه بنویسد.یکی از بهترین آثار کوندرا سَبُکیِ تحملناپذیر هستی است . پیش از انقلاب مخملی در چکسلواکی ۱۹۸۹، حکومت کمونیستی کتابهای وی را در چک ممنوع کرد.او کمتر با رسانهها گفتگو میکند .
میلان کوندرا تاکنون چندین بار نامزد دریافت جایزه نوبل ادبیات بودهاست . خانوادهٔ او از طبقهٔ اجتماعی متوسط و با فرهنگ بالایی بودند.
پدرش، لودویک کوندرا، نوازنده پیانو و شاگرد لئوش یاناچک بود . بین سالهای ۱۹۴۸ (میلادی) تا ۱۹۶۱ (میلادی) ریاست آکادمی موسیقی برنو را برعهده داشت.
علاقه کوندرا به موسیقی در بسیاری از آثار او بهویژه رمان شوخی پیداست . میلان شعرگویی را از ۱۴ سالگی آغاز کرد و در ۱۸ سالگی پس از شکست آلمان نازی در جنگ جهانی دوم در ۱۹۴۷ (میلادی) به اتحادیه جوانان حزب کمونیست چکسلواکی پیوست.
نقد و بررسی اجمالی:
در سال ۱۹۴۸ (میلادی) تحصیل خود را در رشتهٔ ادبیات و زیباییشناسی در دانشگاه کارلف (دانشگاه چارلز) در شهر پراگ آغاز کرد. ولی خیلی زود خود را به دانشکده فیلم منتقل کرد.
به دنبال انتقادهایش از حکومت، در سال ۱۹۵۰ (میلادی) برای نخستینبار از حزب کمونیست چکسلواکی اخراج شد و تا سال ۱۹۵۶ (میلادی) اجازهٔ پیوستن دوبار به حزب را پیدا نکرد.کوندرا به همراه بسیاری از هنرمندان و نویسندگان چکسلواکی به حمایت از جنبش اصلاحطلبانه حزب کمونیست چکسلواکی معروف به بهار پراگ در سال ۱۹۶۸ پرداخت. پس از اشغال کشور توسط ارتش سرخ شوروی در اوت ۱۹۶۸ نامش در فهرست سیاه قرار گرفته و انتشار کتابهایش و عرضه آنها در کتابخانهها ممنوع شد.
یک سال پس از آن از دانشکده سینما هم اخراج شد. در این مدت، کوندرا خرج خودش را با نوشتن طالعبینی درمیآورد. این طالعبینیها که البته با نام میلان کوندرا چاپ نمیشدند پس از مدتی بسیار محبوب شدند.
خود کوندرا در کتاب خنده و فراموشی به سرنوشتی که این چنین دچارش شده بود اشاره و شرح آن را بیان میکند.در سال ۱۹۷۵ (میلادی) کوندرا به همراه همسرش ورا به دعوت دانشگاه رن ۲ به فرانسه رفت و در آنجا کتاب خنده و فراموشی را نوشت.
در این کتاب او از اعتراضات پرشماری که مردم چکسلواکی به اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی داشتند میگوید. کتاب خنده و فراموشی ترکیب عجیبی از یک رمان، مجموعهای داستان کوتاه و تفکرات نویسنده است.
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.