معرفی کتاب ماجرای عینک دور طلایی:
کتاب ماجرای عینک دور طلایی، از مجموعه ماجراهای شرلوک هلمز اثر سر آرتور کانن دویل نویسنده سرشناس اسکاتلندی است .
دائرةالمعارف داستانهای پلیسی، شرلوک هولمز را بزرگترین کارآگاه در عرصه ادبیات و احتمالا مشهورترین مخلوق ادبی همه اعصار میخواند.
داستان این کتاب روایت کارآگاه جوان هاپکینز است که در شبی بارانی به آپارتمان هولمز میآید و خبر از کشته شدن جوانی به نام ویلوبی اسمیت را میدهد .
اسمیت که به تازگی از دانشگاه آکسفورد فارغالتحصیل شده اخیرا برای دستیاری به استخدام پروفسور کورام درآمده بوده تا به او در تدوین کتاب تازهاش کمک کند .. در محل جنایت هیچ نشانه و انگیزهای از قتل پیدا نشده مگر عینکی دور طلایی که به نظر میرسد . متعلق به قاتل باشد. هولمز به همراه واتسون بلافاصله دست به کار میشوند تا پرده از راز این جنایت بردارد.
سر آرتور کانن دویل (Sir Arthur Conan Doyle) شخصیت هلمز را از شخصیت یک جراح اهل ادینبورد بنام جوزف بل الهام گرفت. بل میتوانست با دیدن ظاهر مردم از شخصیت درونی آنها آگاه شود. شرلوک هلمز، با دید تیز و شم کارآگاهی قوی خود، زودتر از دیگران به قلب معماهای جنایی میرسد و دکتر واتسون پزشک بازنشسته ارتش، بهترین یار و یاور هلمز در این ماجراهاست. این دو همراه هم و با حل معماهای پیچیده و مبهم جنایی و تسلیم جنایتکاران به دست عدالت، به نسلهای مختلف خوانندگان این داستانها لذت میبخشند.
قسمتی از متن کتاب:
تازه صدايي را كه به حواس تيزتر شرلوك هولمز زودتر اعلام خطر كرده بود شنيدم. از جايي درون خانه صدايي مي آمد. دري در فاصله اي دور به هم مي خورد. بعد يك نوع همهمه مبهم و درآميخته اي برخاست كه به تدريج تبديل به صداي موزون گام هاي سنگيني شد كه به سرعت به ما نزديك مي شد. صداي پا حالا از راهرو بيرون اتاق به گوش مي رسيد. پاها بيرون در توقف كردند. در باز شد. بعد صداي مشخص زدن كليد چراغ برق آمد و چراغ روشن شد.
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.