معرفی کتاب رمان سیاوش
کتاب رمان سیاوش نوشتهی فرزان پارساشخص، روایتی عاشقانه و پر شور از بیمهریها، نبردها، انتقامها، عاشقانهها، خندهها و گریههاست.
مردی از جنس قهرمانهای بیدریغ و آتشهای شعلهور و از تبار افسانهها، به علت های به زندان میافتد و بعد از شش سال آزاد میشود و در راهی گام میگذارد که سرگذشتهای این رمان را به وجود میآورد. او در پی انتقام از کسی است که هم خوناش است اما دشمن خونیاش محسوب میشود.
در قسمتی از کتاب رمان سیاوش میخوانیم:
داشتم با خودم کلنجار میرفتم عادت نداشتم مدت زیادی از هفته رو توی خونه بگذرونم. درسم تمام شده بود و فارق التحصیل شدم، مدتی میشد از شرکت بابام بیرون اومده بودم. خودم رو با مرتب کردن قفسات کتابخونه اتاقم سرگرم می کردم. یک کتابخونه سه طبقه گوشه اتاقم داشتم و شبها قبل از خواب کتاب میخوندم و این عادت هرشبم بود. خانوادم برای چندروز امروز صبح به طرف شمال راه افتادن، من که دل و دماغ رفتن نداشتم تصمیم گرفتم بمونم و از تنهایی استفاده کنم. پنجره اتاقم رو باز کردم تا هوای تازه بیاد یک پارک رو بروی خونمون بود که درختای سبز و چندتا سرسره و تاب داشت که بچه ها گاهی از راه مدرسه میومدن و بازی میکردن….
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.